برندسازی شخصی مدیر | کدخدای این ده کیه
برندسازی شخصی مدیر |کدخدای این ده کیه؟!
یک روز در هتلی در چین نشسته بودم، از سفر ده روزه من ۸ روز گذشته بود و من باید تصمیم میگرفتم بین دوتا کارخانه که از کدوم خرید کنم؟ کارخانه اول که کوچکتر بود و قیمت بالاتری را داده بود. با مدیرش صحبت کرده بودم با توجه به اینکه هنوز نتونسته بود متقاعدم کنه. کارخانه دوم که با بنز آخرین سیستم اومده بود دنبال من برای بازدید از کارخانه، قیمتاش خیلی پایینتر بود. دکور خیلی شیکی داشت، تعداد کارمندان کارخانه تقریباً ۵۰ برابر کارخانه کوچک بود. تو بررسی و تصمیم گیری بودم که کدوم بهتره؟
یه کارخانه درست حسابی با کلی پرسنل و یک کارخانه کوچیک با یک مدیری که خودش اومد دنبالم ولی قیمت بالاتر….
تو همین حال نشسته بودم آخر شب گفتم بزار ببینم پشت این کارخانه بزرگه کیه؟ سرچ کردم و هیچ اثری از مدیرش یا صاحبش ندیدم .با خودم فکر کردم به نظر این کسی که دیدمش باهاش صحبت کردم مهمان نوازی شو دیدم (البته اکثر چینی ها مهمان نوازن حتی اگر مطمئن بشن ازشون نمیخرید) توضیحاتش را شنیدم، نگرشش را دیدم شرکت، مطمئنتری به نظر میرسه.
۵ هزار تا قطعه به کارخانه کوچک با قیمت بالاتر و ۵۰۰ تا قطعه به کارخانه بزرگ با قیمت پایینتر سفارش دادم. وقتی کالا رسید ایران تمام ۵۰۰ تا خراب از آب درآمد و مجبور شدم بخاطر اعتبارم تمامش رو از بازار جمع کنم. و وقتی که از کارخانه پیگیری کردم کسی جوابگوی من نبود اصلاً انگار اونجا صاحب نداشت و شانس آوردم انتخابم تقریباً درست بود. با ریسک منطقی و حداقل زیان!
اهمیت برندسازی شخصی صاحب کسب و کار
منی که توی کشور غریب بودم، گفتم ببینم پشت این کارخانه کیه و در تصمیم نهایی خرید من نقش مهمی داشت. از اون به بعد با کارخانه کوچک کلی کار کردم طوری که هردو باهم رشد کردیم.
حالا سؤال اینجاست! وقتی تو کشور غریب این قدر برند شخصی اون فرد برای من مهم بود، تو کشور خودمون چقدر مهمه؟! وقتی مردم میخوان از جایی خرید کنن مخصوصاً اگر خریدشون بزرگ باشه، با خودشون سؤال میکنند کی پشت این بیزینسه؟ و اینجاست که برندسازی شخصی مدیر در تصمیمگیری و ایجاد اعتماد برای مشتری نقش مهمی ایفا میکند.
قواعد ساخت یک برند ماندگار و اصیل را در پست زیر مشاهده کنید:
برندسازی شخصی مدیر کدخدای این ده کیه
در واقع برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ پاسخ به این سؤال هست که کدخدای این دهکده کیه؟ مدیر این سازمان کیه؟ صاحب این کسب و کار کیه؟ چه نگرشی داره ؟چه تجربهای داره؟ چه حسی رو منتقل میکنه؟ چه ارزشی رو خلق میکنه؟ چه گذشتهای داشته؟ چه شکستهایی رو تحمل کرده؟ چه نتایجی رو خلق کرده؟ باورهاش چیه؟ اصلا چقدر قابل اعتماده؟
پاسخ به این سؤالات در قالب برندسازی شخصی تصویری و جایگاهی رو از مدیر سازمان و از برند این سازمان در ذهن مشتریان خلق میکنه . به نظر میرسه برندسازی شخصی باید از کنه و اعماق وجود مدیر سازمان خلق بشه. گفتم خلق بشه! قبل از اینکه خلق بشه، باید ساخته بشه و قبل از ساخت، باید طراحی بشه و البته ساخت برند شخصی کاری زمان بره که نیاز به صبوری مدیر سازمان داره…
قبل از اینکه بخواهیم شروع به طراحی برند شخصی خودمان کنیم باید نقطه کانونی توانمندی و مهارت علاقه خودمون رو پیدا بکنیم با پاسخ به این سؤالات که….
مهمترین سوالات در طراحی برند سازی شخصی
- مهمترین خصوصیت من چیست؟
- من در چه کاری مهارت دارم؟
- در چه زمینهای تجربه دارم؟
- به چه کاری علاقه دارم؟
- مهمترین ویژگی من چیست؟
- اگر قرار باشه فقط یک کار توی این دنیا انجام بدم اون چه کاریه؟
مثال میزنم… فردی در رشته الکترونیک مهارت داره در بازار در خرید و فروش لوازم الکترونیکی تجربه داره به آموزش علاقه داره مهمترین ویژگیش تأثیرگذاریه و متقاعدسازی. اگر قرار باشه فقطیه کار تو این دنیا انجام بده آموزش هست برندسازی شخصی رو بر پایه یک استاد الکترونیک با تجربه پایهریزی میکنه.
تاثیر برند شخصی بر برند سازمانی
مشتریان در حال حاضر از سازمانها فراری هستند. از برندهای بیشماری که هر روز با عکس ها و متنهای تبلیغاتی به ذهن مخاطبان حمله میکنند و اینجاست که در به در،فروشگاه به فروشگاه، لینک به لینک دنبال کسی میگردند که درکشون کنه و بتونن بهش اعتماد کنن. برندسازی شخصی مدیر در سرعت برندسازی سازمان و صرفهجویی در هزینه تبلیغات بسیار مؤثر است.
این جمله رو بارها از زبان مشتریام موقعی که خودم توی بازار کاسبی میکردم شنیدم که میگفتند آقای محمودی خسته شدم از بس گشتم از این فروشگاه به این فروشگاه هرکسی یه جنسی میگه هر کسی یه برند میگه من به خودت اعتماد میکنم، هرچی خودت صلاح میدونی به من بده.
اگر یکی از من سؤال کنه آقای محمودی میخوام برندسازی کنم، میخوام نفر اول بشم تو بازارم، میگم برو اعتمادسازی کن و چه راهی از این سادهتر که مشتریها چند تا ویدیو از تو ببینن یا به صورت حضوری شما رو ملاقات کنند. اونوقت میبینی که چقدر سرعت برندسازی سازمانت بالا میره!
پیشنهاد میکنم روی برندسازی فروشندهها و افراد کلیدی سازمان هم کار کنید .ببینید آنها در چه زمینههایی مهارت دارند و سؤالات بالا را به آنها بدید تا جواب بدن و کمکشون کنید تا اونها هم نقطه کانونی توانمندی خودشون رو پیدا کنند و کاری کنید در سازمان تون دیده بشن . با این کار هم برند سازمان ساخته میشه هم کارمندان احساس مهم بودن میکنند. پس وقت رو تلف نکن قلم و کاغذ بردار و به چندتا سؤال بالا پاسخ بده و برند شخصی خودت رو طراحی اولیه کن.
سخن پایانی
در نهایت چند تا پیشنهاد براتون دارم .برندسازی شخصی فقط کت و شلوار و کراوات نیست.
برند سازی شخصی اون چیزی نیست که دوست دارید باشید ،بلکه اون چیزیه که الان هستید.
پس واقعی باشید، خودتون باشید، نقش بازی نکنید، ادا در نیارید، به هیچ عنوان دروغ نگین، منتظر نباشید رشد کنید بعد به اونها نشون بدید. اجازه بدین مخاطبانتون رشد شما را ببینند، پیوستگی شما رو درک کنند. تلاش شما رو ببینند. تو بحرانها کنارشون حضور داشته باشید. اونوقت شمارو واقعاً باور میکنند، بهتون اعتماد میکنن، و این یعنی برند و برندسازی شخصی واقعی …
دیدگاهتان را بنویسید