در طی این سال هایی که توی بازار کاسبی کردم و تیمم رو ساختم و مدیریت کردم همیشه آرزو داشتم یکی مثل خودم کنارم باشه که بتونه منو درک کنه، تو تصمیم گیری ها و سردرگمی ها و ابهام ها راه رو به من نشون بده. کمکم کنه وقتم آزاد بشه، وابستگی سیستمم به من کم بشه،که بتونم به زندگی و تفریح و خانواده بیشتر برسم. بتونم توی سازمانم احساس قدرت کنم و یک رهبر الهامبخش برای سازمانم باشم نه یک مدیر شلوغ. همیشه دوست داشتم یکی کنارم باشه که بتونه درکم کنه که وقتی شبها از گفتگوی درونی و استرس خوابم نمیبره علتش چیه؟ بهم امید بده، ترس هامو ازم بگیره، بهم جرات و شجاعت بده. بتونم تیم قدرتمندی بسازم و کارمندان و مشتریان راضی داشته باشم.
دوست داشتم یکی منو متوجه اشتباهاتم وکمبودهام کنه، تا منابعم رو هدر ندم، وقتی که با ۱۵۰ نفر مصاحبه کردم و نتیجه ای نگرفتم و آن کسی که میخواستم رو پیدا نکردم ای کاش یکی اون موقع کنارم بود و بهم میگفت که مشکل از خودت و چیدمان بیزینست هست بیا باهم درستش کنیم. وقتی کارمندم بهم دروغ میگفت و با وجود اینکه ازش حمایت کردم، با ناسپاسی از من شکایت کرد، منو راهنمایی میکرد چه کار کنم؟ وقتی یک مشکلی توی کسب و کارم داشتم بتونه روش صحیح حل مشکل رو بهم نشون بده. اون روزی که میخواستم کسب و کارم را توسعه بدم دوست داشتم یکی به من بگه که از کجا شروع کنم. اصلاً کار درست چیه و چطور درست انجامش بدم؟
وقتی سازمانم دچار خستگی و سردرگمی می شد و تیمم روحیه اش را از دست می داد به من بگه که چطور به تیمم انگیزه بدم و انرژی را به سازمانم برگردونم. وقتی کارمندام مشکل و مسئله ای دارند چطور باید با آنها گفتگو کنم؟ اما متاسفانه کسانی که سر راهم قرار گرفتن یا خودشون کسب و کار داشتن و حسابی سرشون شلوغ بود که البته خیلی کمکم کردند یا اصلاً کسب و کاری نداشتند، تجربه نداشتند و نمیتونستن من رو درک کنن. بعد از کلی آموزش و سعی و خطا ، کسب تجربه و رسیدن به نتایج قابل قبول، تصمیم گرفتم ماجراجویی های خودم تو بیزینسم رو کمتر کنم تا فرصتی داشته باشم که بتونم تمرکز کنم و اون کسی باشم برای مدیرانی که مثل خودم هستند و دوست دارند کسی کنارشون باشه که درکشون کنه….
-
-
-
-
محدودیت ها باعث شد خودمون تولید را از یک کارگاه 12 متری شروع کنیم .آموزش دیدم و روی سایتم کار کردم.بالاترین تعداد مقالات تخصصی.برای جایگاه اول گوگل خیز برداشتیم.
نتایج: وابستگی را کم کردیم و مستقل شدیم.از تولید به مصرف .مزیت ما این بود که سریع و بی واسطه تحویل میدادیم.
-
همزمان با تولد پسرم پارسا تاسیس کردم ساخت تابلوهای غول پیکر و تلویزیون های شهری.
نتایج: 30000 نصب موفق. صادرات به کشورهای آلمان و آمریکا، سوئد و عراق و ... اولین وبسایت لاله زار که اولین لینک گوگل شدیم و مشتریان زیادی را به اولین و بزرگترین نمایشگاه تخصصی دائمی در ایران دعوت کردیم.
برای دیدن وبسایت وارد لینک روبرو شوید
-
به چین رفتم و از بهترین کارخانه های دنیا خرید کردم.با خودم عهد کردم جنس با کیفیت برای هم وطنام بیارم.
نتایج: پنج شعبه فروش باعث شد پخش سهم عمده ای از بازار توسط پارساتابلو انجام شد.هر یک هفته یک کانتینر.اجرای پروژه های متعدد تلویزیون شهری و نورپردازی.
-
گرسوز خلق شد تا در شادی های مردم کنار آنها باشد.
نتایج: واردکننده و پخش کننده برتر بازار شدیم طوری که هرگوشه ایران میرفتم محصولاتم را میدیدم.رتبه اول گوگل در 120 کلمه کلیدی پررقابت
برای دیدن وبسایت وارد لینک روبرو شوید
-
سازمان با 15 نفر پرسنل طوری سیستمی شد که نیاز به حضور من نداشت . از سر راه بیزینسم کنار رفتم تا رشد کنه.بنابراین آموزش خودم رو شروع کردم و در گرانترین دوره های آموزشی کشور و در رشته مدیریت کسب و کار در دانشگاه تحصیلاتم را ادامه دادم.
نتایج: درآمدم نسبت به وقتی که خودم کار میکردم بیشتر شد، بدون اینکه زمان زیادی بزارم.بیشتر تفریح کردم و کمتر کار.
-